{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی دور زدن، پیچید در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی, معنی دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی, معنی bmc xbj، /d]dbj، bcb ladbj، تdc ladbj، jda، smxa scxja m[bاj، bcbabdbmjا;iاjd, معنی اصطلاح دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی, معادل دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی, دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی چی میشه؟, دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی یعنی چی؟, دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی synonym, دور زدن، پیچیدن، درد کشیدن، تیر کشیدن، نیش، سوزش سرزنش وجدان، دردشدیدوناگهانی definition,
معنی experiential, ترجمه experiential به فارسی, معنی motherhood, ترجمه motherhood به فارسی, معنی ratoon, ترجمه ratoon به فارسی, معنی ruling party, ترجمه ruling party به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی